کد مطلب:313525 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:174
فردا عروسی این دختر است
حجةالاسلام والمسلمین، خطیب بزرگوار، آقای حاج سید ابوالفضل یثربی طی یادداشتی برای مؤلف این كتاب چند كرامت از حضرت ابوالفضائل عباس بن علی علیهماالسلام را چنین نقل كرده است:
1. در سال 1345 شمسی به حرم حضرت عباس علیه السلام در كربلای معلی مشرف شدم. در حین تشرف ناگهان دختر خانمی را در حال رعشه و پریشان حال به حرم
[ صفحه 335]
آوردند. خانم دیگری كه بعدا معلوم شد مادر او است، خطاب به حضرت ابوالفضل علیه السلام كرده و عرضه داشت: «فردا عروسی این دختر است، جواب خانواده ی شوهرش را چه بگویم». خواننده خود خواهد فهمید كه چه منظره ی منقلب كننده ای برای زائرین حاصل شده است. باری، من مشغول زیارت پیش روی مبارك شدم و بعد عازم زیارت كوتاه بالا سر شدم. ناگهان صدای هلهله ی شادی همراه با به هوا ریختن نقل بلند شد. مشاهده كردم كه دختر خانمی به حالت ارتعاش در حالیكه به اطراف خود توجهی نداشت زیر چادر خویش مخفی شده است، تا خدمه ی حضرت برای وی چادر آورند. آن را به سر انداخت او و همراهانش باوقار و حجاب تمام با روضه ی منور و صاحب سخاوت و فتوت واسعه شفعاء عندالله، ابوالفضل العباس علیه السلام وداع نمودند.
1. در سال 1345 شمسی به حرم حضرت عباس علیه السلام در كربلای معلی مشرف شدم. در حین تشرف ناگهان دختر خانمی را در حال رعشه و پریشان حال به حرم
[ صفحه 335]
آوردند. خانم دیگری كه بعدا معلوم شد مادر او است، خطاب به حضرت ابوالفضل علیه السلام كرده و عرضه داشت: «فردا عروسی این دختر است، جواب خانواده ی شوهرش را چه بگویم». خواننده خود خواهد فهمید كه چه منظره ی منقلب كننده ای برای زائرین حاصل شده است. باری، من مشغول زیارت پیش روی مبارك شدم و بعد عازم زیارت كوتاه بالا سر شدم. ناگهان صدای هلهله ی شادی همراه با به هوا ریختن نقل بلند شد. مشاهده كردم كه دختر خانمی به حالت ارتعاش در حالیكه به اطراف خود توجهی نداشت زیر چادر خویش مخفی شده است، تا خدمه ی حضرت برای وی چادر آورند. آن را به سر انداخت او و همراهانش باوقار و حجاب تمام با روضه ی منور و صاحب سخاوت و فتوت واسعه شفعاء عندالله، ابوالفضل العباس علیه السلام وداع نمودند.